یادداشت / کارآفرینی؛ ضرورتی اجتناب ناپذیر
یادداشت / کارآفرینی؛ ضرورتی اجتناب ناپذیر
17 تا 23آذر ماه، هفته جهانی کارآفرینی نامگذاری شده است. نامگذاری چنین روزهایی در حوزه های اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی در تقویم های ملی و بین المللی بیانگر نقش و اهمیت موضوعات مورد تاکید در رشد و بالندگی کشورها و جوامع بشری است که موضوع کارآفرینی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد.

۱۷ تا ۲۳آذر ماه، هفته جهانی کارآفرینی نامگذاری شده است. نامگذاری چنین روزهایی در حوزه های اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی در تقویم های ملی و بین المللی بیانگر نقش و اهمیت موضوعات مورد تاکید در رشد و بالندگی کشورها و جوامع بشری است که موضوع کارآفرینی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد.

 

تمامی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه و همچنین اقتصاددانان دنیا همگی در این نکته کلی اتفاق نظر دارند که: “دست یابی به رشد اقتصادی پایدار و به تبع آن گسترش رفاه اجتماعی بین جوامع بشری در شرایط کنونی مستلزم توجه به مقوله کارآفرینی و ارج نهادن به مقام شامخ کارآفرینان واقعی می باشد”.

 

به نظر اندیشمندان حوزه کارآفرینی،دیگر زمان انتخاب وجود ندارد وتوجه به رویکرد کارآفرینی در تمامی عرصه ها به ویژه عرصه اقتصادی و تولید رقابت پذیر،ضرورتی اجتناب ناپذیر است. به عبارت دیگر هرچند که برای برخی از کشور ها به دلایل بی توجهی به این مقوله زمان از دست رفته است. ولی چاره ای جز حرکت به سمت کارآفرینی و تربیت کارآفرینان وجود ندارد.

 

تغییرات سریع و گسترده در دانش و فناوری های نوین، دگرگونی در سبک زندگی خانواده ها، تحولات در ساختار جمعیتی،کاهش منابع زیرزمینی از جمله نفت و گاز، کاهش منابع آبی به جهت گرم شدن زمین،ظهور و بروز بیماری ها خاص و نادر، جنگ های بیولوژیک و سایبری و ساختن حال با نگاه به تحولات آینده (آینده پژوهی)، از جمله مهمترین دلایلی هست که توجه به مقوله کارآفرینی را پیش از پیش، جدی کرده است.

 

حال سوال اینجاست با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی،کشورمان در کجای این موضوع مهم قرار دارد؟ هرچند پاسخ به این سوال نیازمند نگارش چندین کتاب و مقاله می باشد. ولی بطور کلی میتوان گفت: کارآفرینی در ایران به جای اینکه در عمل و به صورت برنامه ریزی شده و منسجم از سوی حاکمیت مورد توجه قرار گیرد.

 

بیشتر در حد نگارش کتاب و مقالات،برگزاری دوره های آموزشی پراکنده و درج مطالبی در روزنامه ها و سایت ها خلاصه شده است. هرچند این موارد برای فرهنگ سازی موضوع کارآفرینی شرط لازم و ضروری است، ولی شرط کافی نیست. شرط کافی وجود متولی خاص از جنس خود کارآفرینان هست که بتواند در این ارتباط سیاست گذاری نماید.

 

تحقق و عدم تحقق سیاست های مصوب را پی گیری،رصد و گزارش کند. و برای رفع موانع پیش رو با استفاده از ظرفیت های قانونی و تعامل با مراکز تصمیم گیر و قانون گذار، چاره اندیشی نماید. البته این بدان معنا نیست که در خصوص کارآفرینی در کشور هیچ اتفاقی نیافتاده است. بلکه رویداد های انجام شده بیشتر بصورت برنامه ریزی نشده،خودجوش از سوی برخی سازمان های مردم نهاد و نهاد های غیردولتی و گاها دولتی آنهم بیشتر در مراسمات ملی و جهانی صورت گرفته که به جهت منسجم نبودن ومهمتر از همه عدم وجود یک نقشه راه، تاثیر گذاری خاصی در عرصه اقتصاد و تولید نداشته است.

 

بنظرمیرسد بدون متولی خاص در زمینه سیاست گذاری،رصد و پی گیری مسائل و مشکلات حوزه کارآفرینی و کارآفرینان،نخواهیم توانست به یافته ها اثربخش در کشور دست پیدا کنیم. فلسفه “کارآفرینی،ضرورت اجتناب ناپذیر” به دنبال این است که هر چه زودتر از مباحث مقدماتی کارآفرینی از جمله تعاریف، استمرا بر مباحث تفکیک کارآفرین و کارفرما و سایرمباحث و اقدامات سطحی نگر گذر کنیم که البته می بایست خیلی سال ها پیش این مهم اتفاق می افتاد که متاسفانه حادث نشده و سریعا با اتخاذ برنامه های عملیاتی و کاربردی روی این نکته مهم که دیگر اقتصاد کشور بدون کارآفرینی و کارآفرینان واقعی،معنا و مفهوم پیدا نمی کند،متمرکز شویم.

به سخن دیگر تا این تفکر در ذهن مسئولان جاری و ساری نگردد، حال و هوای کارآفرینی در وضعیت موجود فعلی درجا خواهد زد و از مرحله شناخت به مرحله عملیاتی گذر نخواهد کرد.
سخن آخر اینکه در شرایط اقتصادی و تحولات بین المللی فعلی، هر کشوری که بتواند کارآفرینی را سرلوحه تمامی حوزه های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و حتی سیاسی بطور عملی و نه شعاری خود قرار دهد و مکررا آن را پی گیری نماید. قطع به یقین خواهد توانست در جنگ های نرم افزاری مختلف از جمله جنگ آب،جنگ سایبری،جنگ بیولوژیک و جنگ های اقتصادی و تحریم های مختلف، پیروز از میدان بدر آید. در غیر اینصورت …….

 

چشم هایمان باید همچنان به تلویزیون باشد برای اینکه که ببینیم برجام به سرانجام میرسد یا خیر؟ آیا نفت کشورمان را می خرند یا خیر؟ دلار تک نرخی میشود یا خیر؟ و هزاران سوال و اما اگر های دیگر….

یادداشت:: اصغر مناف زاده