یادداشت| نمایش نه چندان ظریف
یادداشت| نمایش نه چندان ظریف
حامد سرلکی نوشت: اظهارات اخیر ظریف و تلاش برای پررنگ‌سازی نقش «تفکر مقاومت» پیرامون «به انجام نرسیدن برجام»، بدون درنظر گرفتن مسئله «خروج یکباره‌ی آمریکا از این سند بین‌المللی» را میتوان در راستای احیای مجدد دوگانه میدان–دیپلماسی متصور شد.

حامد سرلکی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی با عنوان «نمایش نه چندان ظریف» به شرح زیر نوشت:

بیشتر بخوانید

ظریف حتی برای دفاع از خود هم دیپلمات خوبی نیست!

با شکست اثرگذاری و القائات جریان غرب‌گرا در گردونه سیاست کشور، بیرون کشیدن بیرق‌های خاک گرفته و قدیمی این جریان به واسطه «دلنوشته‌ها» و «تراوشات کلاب هاوسی» مسئله تازه‌ای نبوده، حال آنکه پیشرفت‌های روزافزون نظام جمهوری اسلامی گویا توانسته عزم جدی به غرب‌گرایان برای به انحراف کشاندن این دستاوردها را به وجود آورد. حضور یکباره محمدجواد ظریف در کلاب‌هاوس و انتشار یادداشتی در فضای مجازی نشانگر همین سرمایه‌گذاری زمان‌بندی شده جریان شکست خورده انتخابات ۱۴۰۰ است.

پیشینه فعالیت‌های قهریِ ظریف طی سال‌های اخیر چه در موضوع استعفای سال ۱۳۹۷ و چه در موضوع انتشار فایل صوتی در سال ۱۴۰۰، این سئوال را در اذهان عمومی مطرح نموده که ورود و خروج مهره‌های نزدیک به جریان اصلاح‌طلب از چه رو در نقاط حساس و راهبردی کشور بیشتر از همیشه نمایان می‌شود؟

جریان اصلاحات بر این باور است که شاید با حفظ چهره‌هایی که روزی چسبندگی‌های سازمانی به حاکمیت داشته، حلقه اتصال قوی را در فقدان هاشمی‌رفسنجانی ایجاد نمایند. امروز این سرمایه‌گذاری سیاسی را می‌توان در بازی علی لاریجانی با تاس ِ «خالص‌سازی» و یا رونمایی از ظریف مدل ۱۴۰۲ دانست. حال آنکه با ایجاد ظرفیت‌های کاذب رسانه‌ای، علاوه بر فرافکنی پیرامون کارنامه روحانی‌-ظریف در سیاست خارجی و بی‌پاسخ قرار دادن چرایی هدررفت سرمایه اجتماعی و مادی داخلی در حین مذاکرات فرسایشی سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ را بدون پاسخ قرار داده‌اند.

احیای کاریزمای از دست رفته چهره‌های سیاسی جریان اصلاح‌طلب به واسطه حمایت همه‌جانبه اظهارات خلاف واقع ظریف، شبیه تلاش برای دم مسیحایی بر جسمی بی‌جان آست؛ حال آنکه نه آن دم، مسیحایی بوده و نه این جسم، تاب و توان تحرک را دارد.

اما سرمایه‌گذاری دیگر جریان حامی محمدجواد ظریف را از این حیث می‌توان تحلیل کرد که اساساً دستاوردهای دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم در حوزه روابط منطقه‌ای، من جمله مذاکرات موفق با مقامات امارات، احیای روابط با عربستان و محتمل بودن آغاز روابط تهران – قاهره را به حاشیه برده و در راستای تقویت راهبرد ادعایی «دولت بدون دستاورد»، این ادعای ساده‌لوحانه را ادراک‌سازی نمایند.

این در حالی است که با جدی شدن مسئله باز شدن قفل روابط ایران با برخی کشورهای عربی و نیز تغییر موازنه قدرت و به بیان دقیق رهبر معظم انقلاب، «تحقق نظم جدید جهانی»، شکست آرمان‌های غرب‌گرایی جریان حامی ظریف قطعی‌تر شده است.

حضور رسانه‌ای امروز محمدجواد ظریف را در ظرف تحقق یا عدم تحقق مذاکرات طی روزهای آتی نیز می‌توان تفسیر کرد. در سناریو «شکست مذاکرات»، ظریف با اظهارات کلاب‌هاوسی خود ثابت کرده در صدد آن است تا با تغییر مقصران از «کارگزاران» به «سیاست‌گذاران»، چند مسئله را به مخاطبان خود القا نماید؛ نخست آنکه اساساً توان فنی تیم مذاکراه‌کننده دولت در حد فعلی بوده و در نهایت این کارگزار اصولگرا یا اصلاح‌طلب نیستند که وضعیت مذاکرات را مشخص خواهد کرد، بلکه شکست احتمالی توافق براساس ایده‌های سیاستگذاران کلان نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و هر آینه خط «مقصرتراشی» را در نهایت به سمت و سوی رهبر معظم انقلاب تعمیم بخشد.

حال آنکه دولت اصلاحات نه در اجرای شروط نُه‌گانه معظم‌له، تعهدات خود را اجرا کرده و نتوانسته در ابعاد کارگزاری (با وجود اختیارات تام تیم مذاکره‌کننده سابق) جزء فرسایش و سرمایه‌سوزی دستاوری را به بار بیاورد. این در حالی است که در سناریو «توافق احتمالی» نیز، بسترسازی اظهارات ظریف و رسانه‌های نزدیک به وی این بوده که هر نوع پیروزی احتمالی تیم مذاکره‌کننده فعلی، ناشی از فصول قبلی مذاکرات و نقش تیم ظریف-عراقچی بوده است.

به نوعی جریان غرب‌گرا سعی داشته در صورت بروز هر نتیجه‌ای با بیرق محمد جواد ظریف، نمایش ِ دادخواهی تصنعی خود را اجرا کند. حال آنکه رهبر معظم انقلاب بارها و به صراحت موضوع پذیرش نسخه برجام (نسخه منسوخ شده) را رد نموده و تأکید داشته که اساساً تیم مذاکره کننده دولت نتوانسته خواسته‌های ایران را به شکل کامل به مذاکره‌کنندگان غربی دیکته نماید. موضوع مذکور رد قطعی تمام ادعاهای مطرح شده محمدجواد ظریف در کلاب‌هاوس اخیر خود بوده است.

اظهارات اخیر محمدجواد ظریف و تلاش برای پررنگ سازی نقش «تفکر مقاومت» پیرامون «به انجام نرسیدن برجام»، بدون درنظر گرفتن مسئله «خروج یکباره‌ی آمریکا از این سند بین‌المللی» را می‌توان در راستای احیای مجدد دوگانه میدان – دیپلماسی متصور شد. دوره پرداخت به این دوگانه اساساً در سه بازه زمانی مشاهده شده است.

تلاقی زمان‌بندی مشکوک فعالیت‌های ظریف، چه در دوران حضور در دولت و چه امروز، نشان‌دهنده هدفمند بودن و ضربه‌زنی وی در برابر دستاوردهای نظامی جمهوری اسلامی به خصوص اقدامات سپاه در دو حوزه «محور مقاومت» و «صنعت بومی موشک‌سازی» است.

سختی پذیرش واقعیت آنکه، اساساً رویکردهای تیم روحانی -ظریف به دلیل ناترازی تئوریک با ارزش‌های انقلاب اسلامی توسط طرف‌های غربی نیز درک شده و اینکه انتشار کدهایی پیرامون دیپلماسی مقتدرانه و فعال دولت سیزدهم طی ماه‌های اخیر (چه در پرونده هسته‌ای و چه در حوزه منطقه‌ای)، باعث عصبانیت حامیان سازش در برابر فشار غرب شده نیز غیر قابل کتمان است.

وضعیتی که حتی با کوچکترین گشت و گذار در میان افکار عمومی اثبات خواهد شد و این خطر برای جریان اصلاحات و آینده سیاسی آنان در روزهای آتی بیشتر گریبان‌گیر خواهد شد. جریانی که انتخابت مردم در سال ۱۴۰۰ را با سناریو «یکدست سازی قدرت» سرزنش می‌کردند، امروز باید در سایه این درخت تنومند آماده مشاهده ثمره‌هایی باشند که حتی در دوره دیپلماسی پرطمطراق خود نتوانستند سبزی ِ مختصری بر روی آن برویاند.

::حامدسرلکی

انتهای خبر/